[اسم]

die Rente

/ˈʀɛntə/
قابل شمارش مونث
[جمع: Renten] [ملکی: Rente]

1 حقوق بازنشستگی مستمری

  • 1.Die durchschnittliche Höhe der Renten ist im letzten Jahr um 0,1% gestiegen.
    1. متوسط مقدار حقوق بازنشستگی در سال گذشته 0.1 درصد افزایش داشت.
  • 2.Sie ist 67 und bekommt jetzt eine gute Rente.
    2. او 67 ساله است و حالا حقوق بازنشستگی خوبی دریافت می‌کند.
تصاویر
دانلود اپلیکیشن آموزشی + دیکشنری رایگان