[اسم]

die Reportage

/repɔrˈtaːʒə/
قابل شمارش مونث
[جمع: Reportagen] [ملکی: Reportage]

1 گزارش ریپورتاژ

مترادف و متضاد Bericht Report
  • 1.Der Journalist schrieb eine Reportage über Flüchtlinge.
    1. روزنامه‌نگار یک گزارش درباره پناهجویان نوشت.
  • 2.Hast du die Reportage über Afrika gesehen?
    2. آیا گزارش در مورد آفریقا را دیدی؟
تصاویر
دانلود اپلیکیشن آموزشی + دیکشنری رایگان