[اسم]

das Romanprojekt

/rˈoːmanprˌoːjɛkt/
قابل شمارش خنثی
[جمع: Romanprojekte] [ملکی: Romanprojekt(e)s]

1 پروژه نوشتن رمان

  • 1.Das Romanprojekt empfand er als das größte Risiko seines Lebens.
    1. او این پروژه نوشتن رمان را به‌عنوان ریسک بزرگ زندگی‌اش حس می‌کند.
  • 2.Für das Romanprojekt erhielt er ein Stipendium.
    2. او برای پروژه نوشتن رمان، بورسیه دریافت می‌کند.
تصاویر
دانلود اپلیکیشن آموزشی + دیکشنری رایگان