[اسم]

das Rugby

/rˈʊɡbiː/
غیرقابل شمارش خنثی
[ملکی: Rugby(s)]

1 راگبی

  • 1.Ich habe heute erfahren, dass Frankreich Rugby verboten hat.
    1. من امروز متوجه شدم که فرانسه (ورزش) راگبی را ممنوع کرده‌است.
  • 2.Ich mag Fußball, Rugby und so weiter.
    2. من فوتبال، راگبی و بقیه ورزش‌ها را دوست دارم.
تصاویر
دانلود اپلیکیشن آموزشی + دیکشنری رایگان