Toggle drawer
menu
خانه
انتخاب دیکشنری
انگلیسی به فارسی
آلمانی به فارسی
فرانسه به فارسی
ترکی استانبولی به فارسی
انتخاب دیکشنری
انگلیسی به فارسی
آلمانی به فارسی
فرانسه به فارسی
ترکی استانبولی به فارسی
عربی به فارسی
اسپانیایی به فارسی
صرف فعل
وبسایت آموزشی
درباره ما
تماس با ما
keyboard
×
Ä
ä
É
é
Ö
ö
Ü
ü
ß
ß
1 . فریاد
خانه
انتخاب دیکشنری
انگلیسی به فارسی
آلمانی به فارسی
فرانسه به فارسی
ترکی استانبولی به فارسی
صرف فعل
وبسایت آموزشی
درباره ما
تماس با ما
[اسم]
der Schrei
/ʃʀaɪ̯/
قابل شمارش
مذکر
[جمع: schreie]
[ملکی: schrei(e)s]
1
فریاد
داد، جیغ
1.Ich hörte Schreie.
1. من فریادهایی شنیدم.
تصاویر
کلمات نزدیک
schreddern
schredder
schrecklich
schreckhaftigkeit
schreckhaft
schreibblock
schreiben
schreiber
schreibmaschine
schreibtisch
دانلود اپلیکیشن آموزشی + دیکشنری رایگان