[عبارت]

sich wie ein Elefant im Porzellanladen benehmen

/zɪç viː ʔaɪ̯n ʔeləˈfant ʔɪm pɔʁʦɛˈlaːnˌladn̩ bəˈneːmm̩/

1 نسنجیده رفتار کردن غیر معقول رفتار کردن

  • 1.Manche Leute benehmen sich wie ein Elefant im Porzellanladen.
    1. برخی از مردم نسنجیده رفتار می‌کنند.
  • 2.Robert hat sich mit seinen Kommentaren mal wieder wie ein Elefant im Porzellanladen benommen.
    2. "روبرت" دوباره با تفسیر خود غیر معقول رفتار کرد.
توضیحاتی در رابطه با این عبارت
معنی تحت‌اللفظی این عبارت "مانند فیلی در مغازه چینی رفتار کردن" است که کنایه از رفتار نامعقول و نسنجیده دارد.
تصاویر
کلمات نزدیک
دانلود اپلیکیشن آموزشی + دیکشنری رایگان