[اسم]

die Sparkasse

/ˈʃpaːɐ̯ˌkasə/
قابل شمارش مونث
[جمع: Sparkassen] [ملکی: Sparkasse]

1 بانک پس‌انداز صندوق پس‌انداز

  • 1.Die 54 baden-württembergischen Sparkassen haben das erste Halbjahr 2009 gut bewältigt.
    1. 54 بانک پس‌انداز "بادن-ووتمبرگ" نیمه اول سال 2009 را خوب سپری کردند.
  • 2.Ich habe bei meiner Sparkasse ein Konto eröffnet.
    2. من یک حساب بانکی در بانک پس‌اندازم افتتاح کردم.
توضیحاتی در رابطه با Sparkasse
واژه "Sparkasse" به معنای صندوق پس‌انداز می‌باشد و در عین حال نام یکی از بانک‌های بزرگ و مشهور آلمان می‌باشد؛ به همین علت واژه "Sparkasse" می‌تواند همزمان به دو مفهوم متفاوت اشاره کند.
تصاویر
دانلود اپلیکیشن آموزشی + دیکشنری رایگان