[صفت]

sparsam

/ˈʃpaːʁzaːm/
قابل مقایسه
[حالت تفضیلی: sparsamer] [حالت عالی: sparsamsten]

1 صرفه جو اقتصادی، با هزینه پایین، کم مصرف

  • 1.Mein Auto ist sehr sparsam. Es verbraucht nur 5 Liter auf 100 km.
    1. ماشین من خیلی کم مصرف است. فقط 5 لیتر در 100 کیلومتر مصرف می کند.
  • 2.Sie leben sehr sparsam und sind bescheiden.
    2. آنها بسیار اقتصادی زندگی می کنند و فروتن هستند.
  • 3.Wir haben fünf Kinder. Wir müssen sehr sparsam sein.
    3. ما پنج بچه داریم. ما باید خیلی صرفه جو باشیم.
تصاویر
دانلود اپلیکیشن آموزشی + دیکشنری رایگان