[اسم]

das Spiel

/ʃpiːl/
قابل شمارش خنثی
[جمع: Spiele] [ملکی: Spiel(e)s]

1 بازی مسابقه

  • 1.Das nächste Spiel wird schwer werden.
    1. بازی بعدی سخت خواهد بود.
  • 2.Monopoly ist ein ganz bekanntes Spiel.
    2. مونوپلی بازی خیلی معروفی است.
  • 3.Nach 20 Minuten stand das Spiel 2:1.
    3. بعد از 20 دقیقه بازی 2-1 است.
تصاویر
دانلود اپلیکیشن آموزشی + دیکشنری رایگان