[فعل]

studieren

/ʃtuˈdiːɐ̯n/
فعل ناگذر
[گذشته: studierte] [گذشته: studierte] [گذشته کامل: studiert] [فعل کمکی: haben ]

1 درس خواندن تحصیل کردن

مترادف و متضاد erlernen lernen
  • 1.Wo hast du studiert?
    1. کجا درس خواندی [کدام دانشگاه تحصیل کرده‌ای]؟
etwas (Akk.) studieren
(در رشته‌ای) تحصیل کردن/چیزی خواندن
  • 1. Mein Sohn will Medizin studieren.
    1. پسر من می‌خواهد پزشکی بخواند [در رشته پزشکی تحصیل کند].
  • 2. Sigrid studiert Geschichte.
    2. "سیگرید" تاریخ می‌خواند [در رشته تاریخ تحصیل می‌کند].
irgendwo studieren
جایی تحصیل کردن
  • Ich studiere in Mainz.
    من در "ماینز" درس می‌خوانم.
jemanden studieren lassen
کسی را به دانشگاه فرستادن
  • Dein Vater hatte recht, dich studieren zu lassen.
    پدرت حق داشت که تو را به دانشگاه بفرستد.
تصاویر
دانلود اپلیکیشن آموزشی + دیکشنری رایگان