Toggle drawer
menu
خانه
انتخاب دیکشنری
انگلیسی به فارسی
آلمانی به فارسی
فرانسه به فارسی
ترکی استانبولی به فارسی
انتخاب دیکشنری
انگلیسی به فارسی
آلمانی به فارسی
فرانسه به فارسی
ترکی استانبولی به فارسی
عربی به فارسی
اسپانیایی به فارسی
صرف فعل
وبسایت آموزشی
درباره ما
تماس با ما
keyboard
×
Ä
ä
É
é
Ö
ö
Ü
ü
ß
ß
1 . ربع ساعت
خانه
انتخاب دیکشنری
انگلیسی به فارسی
آلمانی به فارسی
فرانسه به فارسی
ترکی استانبولی به فارسی
صرف فعل
وبسایت آموزشی
درباره ما
تماس با ما
[اسم]
die Viertelstunde
/ˈfɪʁtl̩ˌʃtʊndə/
قابل شمارش
مونث
[جمع: Viertelstunden]
[ملکی: Viertelstunde]
1
ربع ساعت
15 دقیقه
1.Wir sind eine Viertelstunde zu spät gekommen.
1. ما یک ربع ساعت دیر آمدیم.
تصاویر
کلمات نزدیک
viertel
vierte
viertausend
viermal
vierling
viertens
viertürig
vierzehn
vierzehnte
vierzehntägig
دانلود اپلیکیشن آموزشی + دیکشنری رایگان