[اسم]

die Vorbereitung

/ˈfoːɐ̯bəˌʀaɪ̯tʊŋ/
قابل شمارش مونث
[جمع: Vorbereitungen] [ملکی: vorbereitung]

1 آمادگی آماده سازی، تدارک

  • 1.Die Vorbereitung für das Fest dauerte drei Tage.
    1. تدارک برای جشن سه روز طول کشید.
  • 2.Nächste Woche beginnen wir mit der Vorbereitung für die Prüfung.
    2. هفته آینده ما آماده سازی برای امتحان را شروع می کنیم.
تصاویر
دانلود اپلیکیشن آموزشی + دیکشنری رایگان