[اسم]

das Wachstum

/ˈvakstuːm/
غیرقابل شمارش خنثی
[ملکی: Wachstums]

1 رشد نمو

مترادف و متضاد zuwachs
  • 1.Die Zukunft des Unternehmens hängt von dem wirtschaftlichen Wachstum ab.
    1. آینده شرکت به رشد اقتصادی بستگی دارد.
  • 2.Wie ist die Entstehung und das Wachstum einer Erdbeere?
    2. پیدایش و نمو یک توت‌فرنگی چگونه است؟
تصاویر
دانلود اپلیکیشن آموزشی + دیکشنری رایگان