Toggle drawer
menu
خانه
انتخاب دیکشنری
انگلیسی به فارسی
آلمانی به فارسی
فرانسه به فارسی
ترکی استانبولی به فارسی
انتخاب دیکشنری
انگلیسی به فارسی
آلمانی به فارسی
فرانسه به فارسی
ترکی استانبولی به فارسی
عربی به فارسی
اسپانیایی به فارسی
صرف فعل
وبسایت آموزشی
درباره ما
تماس با ما
keyboard
×
Ä
ä
É
é
Ö
ö
Ü
ü
ß
ß
1 . نقاشی کشیدن
خانه
انتخاب دیکشنری
انگلیسی به فارسی
آلمانی به فارسی
فرانسه به فارسی
ترکی استانبولی به فارسی
صرف فعل
وبسایت آموزشی
درباره ما
تماس با ما
[فعل]
zeichnen
/ˈt͡saɪ̯çnən/
فعل ناگذر
[گذشته: zeichnete]
[گذشته: zeichnete]
[گذشته کامل: gezeichnet]
[فعل کمکی: haben ]
صرف فعل
1
نقاشی کشیدن
مترادف و متضاد
abbilden
aufzeichnen
darstellen
malen
skizzieren
1.Zeichnen ist mein Hobby.
1. نقاشیکشیدن تفریح من است.
sehr gut/prima/... zeichnen
خیلی خوب/عالی/... نقاشی کشیدن
Meine Tochter kann sehr gut zeichnen.
دختر من میتواند خیلی خوب نقاشی بکشد.
etwas (Akk.) auf ein Blatt Papier zeichnen
چیزی را روی یک ورق کاغذ کشیدن
mit Kohle/nach Vorlagen/... zeichnen
با ذغال/از روی الگو/... کشیدن
تصاویر
کلمات نزدیک
zeichenblock
zeichen
zehren
zehntens
zehntel
zeichner
zeichnung
zeichnungsberechtigt
zeigefinger
zeigen
دانلود اپلیکیشن آموزشی + دیکشنری رایگان