[اسم]

der Zuschauer

/ˈʦuːˌʃaʊ̯ɐ/
قابل شمارش مذکر
[جمع: Zuschauer] [ملکی: Zuschauers] [مونث: Zuschauerin]

1 تماشاگر

  • 1.Die modernen Theaterstücke haben wenig Zuschauer.
    1. نمایش های تئاتر مدرن تماشاگر کمی دارند.
  • 2.Liebe Zuschauer, wir wünschen Ihnen gute Unterhaltung.
    2. تماشاگران عزیز، ما برای شما تفریح خوبی را آرزو می‌کنیم.
تصاویر
دانلود اپلیکیشن آموزشی + دیکشنری رایگان