[صفت]

zweisprachig

/ˈt͡svaɪ̯ˌʃpʁaːxɪç/
غیرقابل مقایسه

1 دوزبانه

مترادف و متضاد bilingual
  • 1.Die Kinder sind zweisprachig und sprechen Englisch und Deutsch.
    1. کودکان دوزبانه هستند و انگلیسی و آلمانی صحبت می‌کنند.
  • 2.Ihre Kinde sind zweisprachig aufgewachsen.
    2. بچه‌های آن‌ها دوزبانه بزرگ شده‌اند.
تصاویر
دانلود اپلیکیشن آموزشی + دیکشنری رایگان