Toggle drawer
menu
خانه
انتخاب دیکشنری
انگلیسی به فارسی
آلمانی به فارسی
فرانسه به فارسی
ترکی استانبولی به فارسی
انتخاب دیکشنری
انگلیسی به فارسی
آلمانی به فارسی
فرانسه به فارسی
ترکی استانبولی به فارسی
عربی به فارسی
اسپانیایی به فارسی
صرف فعل
وبسایت آموزشی
درباره ما
تماس با ما
1.alloy
خانه
انتخاب دیکشنری
انگلیسی به فارسی
آلمانی به فارسی
فرانسه به فارسی
ترکی استانبولی به فارسی
صرف فعل
وبسایت آموزشی
درباره ما
تماس با ما
[اسم]
آلیاژ
( آ-ل-ی-ا-ژ )
1
alloy
همجوشه؛ مخلوط یا محلول جامد فلزی متشکل از یک فلز اصلی که آن را فلز پایه میگویند با یک یا چند عنصر فلزی یا غیرفلزی است.
alloy
/ælɔɪ/
/ˈælɔɪ/
دانلود اپلیکیشن آموزشی + دیکشنری رایگان