[فعل]

to abase

/əˈbeɪs/
فعل گذرا
[گذشته: abased] [گذشته: abased] [گذشته کامل: abased]
مشاهده در دیکشنری تصویری

1 تحقیر کردن پست کردن

مترادف و متضاد belittle degrade humiliate
  • 1.the boss abases his employees every day just because he has problems with his wife.
    1. آن رییس کارکنانش را هر روز تحقیر می کند فقط به این خاطر که او با همسرش مشکلاتی دارد.
تصاویر
دانلود اپلیکیشن آموزشی + دیکشنری رایگان