[فعل]

to abduct

/æbˈdʌkt/
فعل گذرا
[گذشته: abducted] [گذشته: abducted] [گذشته کامل: abducted]
مشاهده در دیکشنری تصویری

1 آدم ربایی کردن ربودن

مترادف و متضاد kidnap take by force
  • 1.He had attempted to abduct the two children.
    1. او سعی کرده بود دو کودک را برباید.
تصاویر
دانلود اپلیکیشن آموزشی + دیکشنری رایگان