[صفت]

absent

/ˈæb.sənt/
غیرقابل مقایسه
مشاهده در دیکشنری تصویری

1 غایب

معادل ها در دیکشنری فارسی: غایب
مترادف و متضاد away missing non-attending off present
  • 1.John has been absent from school for three days now.
    1. "جان" تا الان سه روز است که در مدرسه غایب است.
تصاویر
دانلود اپلیکیشن آموزشی + دیکشنری رایگان