Toggle drawer
menu
خانه
انتخاب دیکشنری
انگلیسی به فارسی
آلمانی به فارسی
فرانسه به فارسی
ترکی استانبولی به فارسی
انتخاب دیکشنری
انگلیسی به فارسی
آلمانی به فارسی
فرانسه به فارسی
ترکی استانبولی به فارسی
عربی به فارسی
اسپانیایی به فارسی
صرف فعل
وبسایت آموزشی
درباره ما
تماس با ما
1 . تند (در خلق و خو)
خانه
انتخاب دیکشنری
انگلیسی به فارسی
آلمانی به فارسی
فرانسه به فارسی
ترکی استانبولی به فارسی
صرف فعل
وبسایت آموزشی
درباره ما
تماس با ما
[صفت]
acerbic
/əˈsɛrbɪk/
قابل مقایسه
[حالت تفضیلی: more acerbic]
[حالت عالی: most acerbic]
مشاهده در دیکشنری تصویری
1
تند (در خلق و خو)
تلخ یا ترش (مزه)، بدخلق
مترادف و متضاد
biting
bitter
sharp
mild
sweet
1.a yellowy acerbic fluid
1. یک مایع زرد رنگ تلخ
2.he was renowned for his acerbic tongue.
2. او بخاطر زبان تندش معروف بود.
3.Jill became extremely acerbic and began to cruelly make fun of all her friends.
3. "جیل" به شدت بدخلق شد و به طرز بی رحمانه ای شروع به مسخره کردن همه دوستانش کرد.
تصاویر
کلمات نزدیک
acerbate
acerb
acephalous
acedia
ace a test
acerbity
aceric
acerose
acescent
acetabulum
دانلود اپلیکیشن آموزشی + دیکشنری رایگان