Toggle drawer
menu
خانه
انتخاب دیکشنری
انگلیسی به فارسی
آلمانی به فارسی
فرانسه به فارسی
ترکی استانبولی به فارسی
انتخاب دیکشنری
انگلیسی به فارسی
آلمانی به فارسی
فرانسه به فارسی
ترکی استانبولی به فارسی
عربی به فارسی
اسپانیایی به فارسی
صرف فعل
وبسایت آموزشی
درباره ما
تماس با ما
1 . نقطه ضعف
خانه
انتخاب دیکشنری
انگلیسی به فارسی
آلمانی به فارسی
فرانسه به فارسی
ترکی استانبولی به فارسی
صرف فعل
وبسایت آموزشی
درباره ما
تماس با ما
[اسم]
Achilles' heel
/əˈkɪliz hil/
قابل شمارش
مشاهده در دیکشنری تصویری
1
نقطه ضعف
پاشنه آشیل
معادل ها در دیکشنری فارسی:
پاشنه آشیل
informal
1.If you want her to like you, just talk about food. That's her Achilles' heel.
1. اگر میخواهی از تو خوشش بیاید، فقط درباره غذا صحبت کن. این نقطه ضعفش بود.
تصاویر
کلمات نزدیک
achilles tendon
achillean
achiever
achievement
achieve a personal best
achilles' tendon
aching
achromatic
achromatism
achy
دانلود اپلیکیشن آموزشی + دیکشنری رایگان