Toggle drawer
menu
خانه
انتخاب دیکشنری
انگلیسی به فارسی
آلمانی به فارسی
فرانسه به فارسی
ترکی استانبولی به فارسی
انتخاب دیکشنری
انگلیسی به فارسی
آلمانی به فارسی
فرانسه به فارسی
ترکی استانبولی به فارسی
عربی به فارسی
اسپانیایی به فارسی
صرف فعل
وبسایت آموزشی
درباره ما
تماس با ما
1 . ماجراجویی
2 . ماجرا
خانه
انتخاب دیکشنری
انگلیسی به فارسی
آلمانی به فارسی
فرانسه به فارسی
ترکی استانبولی به فارسی
صرف فعل
وبسایت آموزشی
درباره ما
تماس با ما
[اسم]
adventure
/ədˈven.tʃər/
قابل شمارش
مشاهده در دیکشنری تصویری
1
ماجراجویی
معادل ها در دیکشنری فارسی:
ماجراجویی
مترادف و متضاد
quest
venture
1.It's a movie about the adventures of two friends traveling through Africa.
1. داستان فیلم درباره ماجراجوییهای دو دوست در سفر به آفریقا است.
2.We got lost on the Metro - it was quite an adventure.
2. ما در مترو گم شدیم؛ ماجراجویی کاملی بود.
a sense/spirit of adventure
حس/روحیه ماجراجویی
adventure movie/story ...
فیلم/داستان و... ماجراجویی
Have you seen any adventure movie lately?
اخیرا هیچ فیلم ماجراجویی دیدهای؟
2
ماجرا
معادل ها در دیکشنری فارسی:
ماجرا
تصاویر
کلمات نزدیک در دیکشنری تصویری
advancement
advanced
advance
adulthood
adultery
adventure story
adventurous
adversary
adverse
adversely
کلمات نزدیک
adventitiously
adventitious
adventist
advent
advantageous
adventure game
adventure playground
adventurer
adventuress
adventuring
دانلود اپلیکیشن آموزشی + دیکشنری رایگان