Toggle drawer
menu
خانه
انتخاب دیکشنری
انگلیسی به فارسی
آلمانی به فارسی
فرانسه به فارسی
ترکی استانبولی به فارسی
انتخاب دیکشنری
انگلیسی به فارسی
آلمانی به فارسی
فرانسه به فارسی
ترکی استانبولی به فارسی
عربی به فارسی
اسپانیایی به فارسی
صرف فعل
وبسایت آموزشی
درباره ما
تماس با ما
1 . ایدز (بیماری)
خانه
انتخاب دیکشنری
انگلیسی به فارسی
آلمانی به فارسی
فرانسه به فارسی
ترکی استانبولی به فارسی
صرف فعل
وبسایت آموزشی
درباره ما
تماس با ما
[اسم]
AIDS
(Acquired Immune Deficiency Syndrome)
/eɪdz/
غیرقابل شمارش
مشاهده در دیکشنری تصویری
1
ایدز (بیماری)
سندرم نقص ایمنی اکتسابی
معادل ها در دیکشنری فارسی:
ایدز
1.She has AIDS.
1. او بیماری ایدز دارد.
تصاویر
کلمات نزدیک
aiding
aidenn
aide-de-camp
aide
aidan
aiguillette
aikido
ail
aileron
ailing
دانلود اپلیکیشن آموزشی + دیکشنری رایگان