[اسم]

aide

/ˈeɪd/
قابل شمارش
مشاهده در دیکشنری تصویری

1 آجودان (ارتش)

2 معاون دستیار

معادل ها در دیکشنری فارسی: آسیستان
مترادف و متضاد assistant
تصاویر
دانلود اپلیکیشن آموزشی + دیکشنری رایگان