[فعل]

to airbrush

/ˈerbrʌʃ/
فعل گذرا
[گذشته: airbrushed] [گذشته: airbrushed] [گذشته کامل: airbrushed]
مشاهده در دیکشنری تصویری

1 با قلم بادی نقاشی کشیدن

an airbrushed photograph of a model
عکس نقاشی با قلم بادی از یک مدل

2 با قلم بادی عکس را ویرایش کردن

  • 1.Somebody had been airbrushed out of the picture.
    1. یک نفر با قلم بادی از تصویر حذف شده بود.
[اسم]

airbrush

/ˈerbrʌʃ/
قابل شمارش

3 قلم بادی ایربراش

تصاویر
دانلود اپلیکیشن آموزشی + دیکشنری رایگان