Toggle drawer
menu
خانه
انتخاب دیکشنری
انگلیسی به فارسی
آلمانی به فارسی
فرانسه به فارسی
ترکی استانبولی به فارسی
انتخاب دیکشنری
انگلیسی به فارسی
آلمانی به فارسی
فرانسه به فارسی
ترکی استانبولی به فارسی
عربی به فارسی
اسپانیایی به فارسی
صرف فعل
وبسایت آموزشی
درباره ما
تماس با ما
1 . مدت زمان پخش از رادیو و تلویزیون
خانه
انتخاب دیکشنری
انگلیسی به فارسی
آلمانی به فارسی
فرانسه به فارسی
ترکی استانبولی به فارسی
صرف فعل
وبسایت آموزشی
درباره ما
تماس با ما
[اسم]
airplay
/ˈerpleɪ/
غیرقابل شمارش
مشاهده در دیکشنری تصویری
1
مدت زمان پخش از رادیو و تلویزیون
1.The band is starting to get a lot of airplay.
1. (آهنگ های) آن گروه موسیقی مدت زمان زیادی از رادیو و تلویزیون پخش میشود.
تصاویر
کلمات نزدیک در دیکشنری تصویری
airplane propeller
airplane pilot
airplane mechanics
airplane maneuver
airplane landing
airport
airport bus
airport novel
airport terminal
airpost
کلمات نزدیک
airplane
airman
airmail
airlock
airliner
airport
airport tax
airship
airsick
airsickness
دانلود اپلیکیشن آموزشی + دیکشنری رایگان