Toggle drawer
menu
خانه
انتخاب دیکشنری
انگلیسی به فارسی
آلمانی به فارسی
فرانسه به فارسی
ترکی استانبولی به فارسی
انتخاب دیکشنری
انگلیسی به فارسی
آلمانی به فارسی
فرانسه به فارسی
ترکی استانبولی به فارسی
عربی به فارسی
اسپانیایی به فارسی
صرف فعل
وبسایت آموزشی
درباره ما
تماس با ما
1 . پرواززده
خانه
انتخاب دیکشنری
انگلیسی به فارسی
آلمانی به فارسی
فرانسه به فارسی
ترکی استانبولی به فارسی
صرف فعل
وبسایت آموزشی
درباره ما
تماس با ما
[صفت]
airsick
/ɛrsɪk/
قابل مقایسه
[حالت تفضیلی: more airsick]
[حالت عالی: most airsick]
مشاهده در دیکشنری تصویری
1
پرواززده
دچار حالت تهوع (در اثر سفر با هواپیما)
1.I've never gotten airsick.
1. من هرگز پرواززده نشدهام.
تصاویر
کلمات نزدیک
airship
airport tax
airport
airplay
airplane
airsickness
airspace
airspeed
airstream
airstrip
دانلود اپلیکیشن آموزشی + دیکشنری رایگان