[اسم]

alcoholism

/ˈælkəhɑːlɪzəm/
غیرقابل شمارش
مشاهده در دیکشنری تصویری

1 اعتیاد به نوشیدنی‌های الکلی الکلیسم

معادل ها در دیکشنری فارسی: الکلیسم
  • 1.Three people in the family suffer from alcoholism.
    1. سه نفر در این خانواده از اعتیاد به نوشیدنی های الکلی رنج می برند.
تصاویر
دانلود اپلیکیشن آموزشی + دیکشنری رایگان