Toggle drawer
menu
خانه
انتخاب دیکشنری
انگلیسی به فارسی
آلمانی به فارسی
فرانسه به فارسی
ترکی استانبولی به فارسی
انتخاب دیکشنری
انگلیسی به فارسی
آلمانی به فارسی
فرانسه به فارسی
ترکی استانبولی به فارسی
عربی به فارسی
اسپانیایی به فارسی
صرف فعل
وبسایت آموزشی
درباره ما
تماس با ما
1 . تصادفی
خانه
انتخاب دیکشنری
انگلیسی به فارسی
آلمانی به فارسی
فرانسه به فارسی
ترکی استانبولی به فارسی
صرف فعل
وبسایت آموزشی
درباره ما
تماس با ما
[صفت]
aleatory
/ˈeɪliətɔːri/
غیرقابل مقایسه
مشاهده در دیکشنری تصویری
1
تصادفی
بر حسب اتفاق، اتفاقی
1.Some will be amused to know that Mozart composed aleatory music and even devised a dice game to write it.
1. برخی از دانستن اینکه موتزارت موسیقی تصادفی مینوشت و حتی برای نوشتن آن یک بازی با تاس ابداع کرده بود.
تصاویر
کلمات نزدیک
ale
alderman
alder
aldehyde
aldebaran
alembic
aleph
aleppo
alert
alertness
دانلود اپلیکیشن آموزشی + دیکشنری رایگان