[صفت]

amateurish

/ˈæməʧərɪʃ/
قابل مقایسه
[حالت تفضیلی: more amateurish] [حالت عالی: most amateurish]
مشاهده در دیکشنری تصویری

1 ناشیانه ناواردانه

معادل ها در دیکشنری فارسی: آماتوری
  • 1.Whoever painted this room did an amateurish job.
    1. هر کسی که این اتاق را رنگ زده است، کار ناشیانه‌ای انجام داده است.
تصاویر
دانلود اپلیکیشن آموزشی + دیکشنری رایگان