Toggle drawer
menu
خانه
انتخاب دیکشنری
انگلیسی به فارسی
آلمانی به فارسی
فرانسه به فارسی
ترکی استانبولی به فارسی
انتخاب دیکشنری
انگلیسی به فارسی
آلمانی به فارسی
فرانسه به فارسی
ترکی استانبولی به فارسی
عربی به فارسی
اسپانیایی به فارسی
صرف فعل
وبسایت آموزشی
درباره ما
تماس با ما
1 . نقطه مقابل
2 . آنتیتز (فلسفه)
خانه
انتخاب دیکشنری
انگلیسی به فارسی
آلمانی به فارسی
فرانسه به فارسی
ترکی استانبولی به فارسی
صرف فعل
وبسایت آموزشی
درباره ما
تماس با ما
[اسم]
antithesis
/ænˈtɪθəsɪs/
قابل شمارش
[جمع: antitheses]
مشاهده در دیکشنری تصویری
1
نقطه مقابل
تضاد
مترادف و متضاد
exact opposite
1.Love is the antithesis of selfishness.
1. عشق نقطه مقابل خودخواهی است.
2.the sharp antithesis between their views
2. تضاد شدید بین دو دیدگاه
2
آنتیتز (فلسفه)
معادل ها در دیکشنری فارسی:
آنتیتز
تصاویر
کلمات نزدیک
antispasmodic
antisocial behavior
antisocial
antislavery
antiseptic
antithetical
antitoxic
antitoxin
antitype
antivirus
دانلود اپلیکیشن آموزشی + دیکشنری رایگان