Toggle drawer
menu
خانه
انتخاب دیکشنری
انگلیسی به فارسی
آلمانی به فارسی
فرانسه به فارسی
ترکی استانبولی به فارسی
انتخاب دیکشنری
انگلیسی به فارسی
آلمانی به فارسی
فرانسه به فارسی
ترکی استانبولی به فارسی
عربی به فارسی
اسپانیایی به فارسی
صرف فعل
وبسایت آموزشی
درباره ما
تماس با ما
1 . عذرخواهی
خانه
انتخاب دیکشنری
انگلیسی به فارسی
آلمانی به فارسی
فرانسه به فارسی
ترکی استانبولی به فارسی
صرف فعل
وبسایت آموزشی
درباره ما
تماس با ما
[اسم]
apology
/əˈpɑl.ə.dʒi/
قابل شمارش
مشاهده در دیکشنری تصویری
1
عذرخواهی
پوزش (برای عدم شرکت در جلسه)
معادل ها در دیکشنری فارسی:
اِعتِذار
پوزش
معذرت
عذرخواهی
مترادف و متضاد
beg-pardon
expression of regret
1.I owe you an apology, Chris.
1. من یک عذرخواهی به شما بدهکارم "کریس".
تصاویر
کلمات نزدیک
apologue
apologizing
apologize profusely
apologize
apologetically
apoplectic
apoplexy
apostasy
apostate
apostle
دانلود اپلیکیشن آموزشی + دیکشنری رایگان