[اسم]

apology

/əˈpɑl.ə.dʒi/
قابل شمارش
مشاهده در دیکشنری تصویری

1 عذرخواهی پوزش (برای عدم شرکت در جلسه)

معادل ها در دیکشنری فارسی: اِعتِذار پوزش معذرت عذرخواهی
مترادف و متضاد beg-pardon expression of regret
  • 1.I owe you an apology, Chris.
    1. من یک عذرخواهی به شما بدهکارم "کریس".
تصاویر
دانلود اپلیکیشن آموزشی + دیکشنری رایگان