Toggle drawer
menu
خانه
انتخاب دیکشنری
انگلیسی به فارسی
آلمانی به فارسی
فرانسه به فارسی
ترکی استانبولی به فارسی
انتخاب دیکشنری
انگلیسی به فارسی
آلمانی به فارسی
فرانسه به فارسی
ترکی استانبولی به فارسی
عربی به فارسی
اسپانیایی به فارسی
صرف فعل
وبسایت آموزشی
درباره ما
تماس با ما
1 . عذرخواهی کردن
خانه
انتخاب دیکشنری
انگلیسی به فارسی
آلمانی به فارسی
فرانسه به فارسی
ترکی استانبولی به فارسی
صرف فعل
وبسایت آموزشی
درباره ما
تماس با ما
[فعل]
to apologize
/əˈpɑl.əˌdʒɑɪz/
فعل ناگذر
[گذشته: apologized]
[گذشته: apologized]
[گذشته کامل: apologized]
مشاهده در دیکشنری تصویری
صرف فعل
1
عذرخواهی کردن
معادل ها در دیکشنری فارسی:
پوزش خواستن
معذرت خواستن
عذر خواستن
متاسف بودن
مترادف و متضاد
ask forgiveness
express regret
say sorry
to apologize to somebody
از کسی عذرخواهی کردن
You shouldn't apologize to me.
شما نباید از من عذرخواهی کنید.
to apologize for something
برای چیزی عذرخواهی کردن
We apologize for the late departure of this flight.
ما بابت دیر پرواز کردن این هواپیما عذرخواهی میکنیم.
to apologize for doing something
برای انجام کاری عصبانی شدن
I apologize for losing my temper.
من به خاطر عصبانی شدن عذرخواهی میکنم.
تصاویر
کلمات نزدیک
apologetically
apologetic
apollonian
apollo
apolitical
apologize profusely
apologizing
apologue
apology
apoplectic
دانلود اپلیکیشن آموزشی + دیکشنری رایگان