Toggle drawer
menu
خانه
انتخاب دیکشنری
انگلیسی به فارسی
آلمانی به فارسی
فرانسه به فارسی
ترکی استانبولی به فارسی
انتخاب دیکشنری
انگلیسی به فارسی
آلمانی به فارسی
فرانسه به فارسی
ترکی استانبولی به فارسی
عربی به فارسی
اسپانیایی به فارسی
صرف فعل
وبسایت آموزشی
درباره ما
تماس با ما
1 . گالری آثار هنری
خانه
انتخاب دیکشنری
انگلیسی به فارسی
آلمانی به فارسی
فرانسه به فارسی
ترکی استانبولی به فارسی
صرف فعل
وبسایت آموزشی
درباره ما
تماس با ما
[اسم]
art gallery
/ˈɑːrt ɡæləri/
قابل شمارش
مشاهده در دیکشنری تصویری
1
گالری آثار هنری
نگارخانه
مترادف و متضاد
gallery
1.Her father runs an art gallery in New York City.
1. پدر او صاحب یک گالری هنری در شهر نیویورک است.
تصاویر
کلمات نزدیک
art exhibit
art director
art deco
art connoisseur
art
art lover
art museum
art nouveau
art school
art student
دانلود اپلیکیشن آموزشی + دیکشنری رایگان