[قید]

ASAP

(as soon as possible)
/ˈeɪˈɛˈseɪˈpi/
غیرقابل مقایسه
مشاهده در دیکشنری تصویری

1 در اسرع وقت هرچه زودتر، در زودترین زمان ممکن

معادل ها در دیکشنری فارسی: در اسرع وقت هر چه زودتر هرچه زودتر
  • 1.I need to see you ASAP.
    1. باید در اسرع وقت تو را ببینم.
تصاویر
دانلود اپلیکیشن آموزشی + دیکشنری رایگان