Toggle drawer
menu
خانه
انتخاب دیکشنری
انگلیسی به فارسی
آلمانی به فارسی
فرانسه به فارسی
ترکی استانبولی به فارسی
انتخاب دیکشنری
انگلیسی به فارسی
آلمانی به فارسی
فرانسه به فارسی
ترکی استانبولی به فارسی
عربی به فارسی
اسپانیایی به فارسی
صرف فعل
وبسایت آموزشی
درباره ما
تماس با ما
1 . در اسرع وقت
خانه
انتخاب دیکشنری
انگلیسی به فارسی
آلمانی به فارسی
فرانسه به فارسی
ترکی استانبولی به فارسی
صرف فعل
وبسایت آموزشی
درباره ما
تماس با ما
[قید]
ASAP
(as soon as possible)
/ˈeɪˈɛˈseɪˈpi/
غیرقابل مقایسه
مشاهده در دیکشنری تصویری
1
در اسرع وقت
هرچه زودتر، در زودترین زمان ممکن
معادل ها در دیکشنری فارسی:
در اسرع وقت
هر چه زودتر
هرچه زودتر
1.I need to see you ASAP.
1. باید در اسرع وقت تو را ببینم.
تصاویر
کلمات نزدیک
asafoetida
as you walk in there's a large kitchen on the right.
as yet
as wise as an owl
as white as a sheet
asbestos
asbo
ascend
ascendance
ascendancy
دانلود اپلیکیشن آموزشی + دیکشنری رایگان