[فعل]

to ascribe

/əˈskraɪb/
فعل گذرا
[گذشته: ascribed] [گذشته: ascribed] [گذشته کامل: ascribed]
مشاهده در دیکشنری تصویری

1 نسبت دادن اسناد دادن

معادل ها در دیکشنری فارسی: نسبت دادن
مترادف و متضاد assign attribute
  • 1.Some ascribe the invention of dynamite to the Chinese.
    1. برخی ها اختراع دینامیت را به چینی ها نسبت می دهند.
تصاویر
دانلود اپلیکیشن آموزشی + دیکشنری رایگان