[اسم]

aunt

/ænt/
قابل شمارش
مشاهده در دیکشنری تصویری

1 خاله/عمه/زن‌عمو/زن‌دایی

معادل ها در دیکشنری فارسی: خاله زن دایی زن عمو عمه
  • 1.Auntie Camille
    1. خاله "کامیل"
  • 2.I have an aunt in Australia.
    2. من در استرالیا یک خاله دارم.
توضیح درباره واژه aunt
در زبان انگلیسی برای هر خویشاوند یا آشنای مونث از واژه aunt استفاده می کنند.
تصاویر
دانلود اپلیکیشن آموزشی + دیکشنری رایگان