[اسم]

avail

/əˈveɪl/
قابل شمارش
مشاهده در دیکشنری تصویری

1 فایده استفاده، سود

formal
  • 1.His studying was to no avail because he failed the test.
    1. درس خواندن او فایده‌ای نداشت، چون او در امتحان رد شد.
[فعل]

to avail

/əˈveɪl/
فعل گذرا

2 فایده داشتن مفید بودن، کمک کردن

تصاویر
دانلود اپلیکیشن آموزشی + دیکشنری رایگان