Toggle drawer
menu
خانه
انتخاب دیکشنری
انگلیسی به فارسی
آلمانی به فارسی
فرانسه به فارسی
ترکی استانبولی به فارسی
انتخاب دیکشنری
انگلیسی به فارسی
آلمانی به فارسی
فرانسه به فارسی
ترکی استانبولی به فارسی
عربی به فارسی
اسپانیایی به فارسی
صرف فعل
وبسایت آموزشی
درباره ما
تماس با ما
1 . معمولی
2 . میانگین
3 . میانگین
4 . میزان متوسط
5 . میانگین گرفتن
خانه
انتخاب دیکشنری
انگلیسی به فارسی
آلمانی به فارسی
فرانسه به فارسی
ترکی استانبولی به فارسی
صرف فعل
وبسایت آموزشی
درباره ما
تماس با ما
[صفت]
average
/ˈæv.rɪdʒ/
قابل مقایسه
[حالت تفضیلی: more average]
[حالت عالی: most average]
مشاهده در دیکشنری تصویری
1
معمولی
متوسط
مترادف و متضاد
medial
normal
ordinary
usual
exceptional
outstanding
of average height/build/intelligence ...
با قد/هیکل/هوش و... متوسط [معمولی]
a student of average ability
دانشآموزی با قابلیتهای معمولی
2
میانگین
معادل ها در دیکشنری فارسی:
معدل
an average rate/cost/price ...
نرخ/هزینه/قیمت و... میانگین
The average age of the students is 19.
میانگین سن دانشآموزان، 19 (سال) است.
[اسم]
average
/ˈæv.rɪdʒ/
قابل شمارش
3
میانگین
معادل ها در دیکشنری فارسی:
حد وسط
میانگین
مترادف و متضاد
mean
median
average of an amount
میانگین یک مقدار
Prices have risen by an average of 4% over the past year.
در سال گذشته، قیمتها میانگین %4 افزایش یافته است.
4
میزان متوسط
[فعل]
to average
/ˈæv.rɪdʒ/
فعل گذرا
[گذشته: averaged]
[گذشته: averaged]
[گذشته کامل: averaged]
صرف فعل
5
میانگین گرفتن
معدل گرفتن
to average something
میانگین چیزی را گرفتن
If you average 10, 20 and 24, you get 18.
اگر میانگین 10، 20 و 24 را بگیری، 18 حاصل میشود.
تصاویر
کلمات نزدیک در دیکشنری تصویری
avenue
avatar
avaritia
avaricious
avarice
aversion
aves
aviary
aviate
avid
کلمات نزدیک
aver
avenue
aventurine
avens
avenger
averil
averse
averseness
aversion
aversion therapy
دانلود اپلیکیشن آموزشی + دیکشنری رایگان