Toggle drawer
menu
خانه
انتخاب دیکشنری
انگلیسی به فارسی
آلمانی به فارسی
فرانسه به فارسی
ترکی استانبولی به فارسی
انتخاب دیکشنری
انگلیسی به فارسی
آلمانی به فارسی
فرانسه به فارسی
ترکی استانبولی به فارسی
عربی به فارسی
اسپانیایی به فارسی
صرف فعل
وبسایت آموزشی
درباره ما
تماس با ما
1 . کالسکه بچه
خانه
انتخاب دیکشنری
انگلیسی به فارسی
آلمانی به فارسی
فرانسه به فارسی
ترکی استانبولی به فارسی
صرف فعل
وبسایت آموزشی
درباره ما
تماس با ما
[اسم]
baby carriage
/ˈbeɪbi ˈkærɪʤ/
قابل شمارش
مشاهده در دیکشنری تصویری
1
کالسکه بچه
مترادف و متضاد
baby buggy
pram
1.She was pushing her baby along in a baby carriage.
1. او بچه را در کالسکه حرکت می داد.
تصاویر
کلمات نزدیک
baby boy
baby bottle
baby blues
baby
babu
baby carrier
baby clothes
baby powder
baby talk
baby tooth
دانلود اپلیکیشن آموزشی + دیکشنری رایگان