Toggle drawer
menu
خانه
انتخاب دیکشنری
انگلیسی به فارسی
آلمانی به فارسی
فرانسه به فارسی
ترکی استانبولی به فارسی
انتخاب دیکشنری
انگلیسی به فارسی
آلمانی به فارسی
فرانسه به فارسی
ترکی استانبولی به فارسی
عربی به فارسی
اسپانیایی به فارسی
صرف فعل
وبسایت آموزشی
درباره ما
تماس با ما
1 . توپ جمع کن (بازی تنیس)
خانه
انتخاب دیکشنری
انگلیسی به فارسی
آلمانی به فارسی
فرانسه به فارسی
ترکی استانبولی به فارسی
صرف فعل
وبسایت آموزشی
درباره ما
تماس با ما
[اسم]
ball girl
قابل شمارش
1
توپ جمع کن (بازی تنیس)
معادل ها در دیکشنری فارسی:
توپجمعکن
تصاویر
کلمات نزدیک
ball game
ball boy
ball bearing
ball
balky
ball joint
ball-bearing
ballad
ballast
ballboy
دانلود اپلیکیشن آموزشی + دیکشنری رایگان