[اسم]

baloney

/bəˈloʊni/
غیرقابل شمارش
مشاهده در دیکشنری تصویری

1 چرند حرف بی‌معنی، مزخرف

معادل ها در دیکشنری فارسی: مهمل
مترادف و متضاد nonsense
  • 1.What a bunch of baloney!
    1. عجب حرف‌های بی‌معنی [عجب چرندیاتی]!

2 بالونی (نوعی سوسیس و کالباس)

مترادف و متضاد bologna
  • 1.I don't like baloney.
    1. بالونی دوست ندارم.
تصاویر
دانلود اپلیکیشن آموزشی + دیکشنری رایگان