[اسم]

balls

/bˈɔːlz/
غیرقابل شمارش
مشاهده در دیکشنری تصویری

1 خایه تخم

culturally sensitive informal
مترادف و متضاد testicles

2 جرات تخم (مفهوم مجازی)

culturally sensitive informal
مترادف و متضاد courage
  • 1.It took a lot of balls to do that.
    1. انجام آن کار خیلی تخم می‌خواست.
تصاویر
دانلود اپلیکیشن آموزشی + دیکشنری رایگان