Toggle drawer
menu
خانه
انتخاب دیکشنری
انگلیسی به فارسی
آلمانی به فارسی
فرانسه به فارسی
ترکی استانبولی به فارسی
انتخاب دیکشنری
انگلیسی به فارسی
آلمانی به فارسی
فرانسه به فارسی
ترکی استانبولی به فارسی
عربی به فارسی
اسپانیایی به فارسی
صرف فعل
وبسایت آموزشی
درباره ما
تماس با ما
1 . انتظار چیزی را داشتن
خانه
انتخاب دیکشنری
انگلیسی به فارسی
آلمانی به فارسی
فرانسه به فارسی
ترکی استانبولی به فارسی
صرف فعل
وبسایت آموزشی
درباره ما
تماس با ما
[فعل]
to bargain for
/ˈbɑrgən fɔr/
فعل گذرا
[گذشته: bargained for]
[گذشته: bargained for]
[گذشته کامل: bargained for]
مشاهده در دیکشنری تصویری
صرف فعل
1
انتظار چیزی را داشتن
1.I hadn't bargained for them being here.
1. من انتظار نداشتم آنها اینجا بیایند.
2.We hadn't bargained for this sudden change in the weather.
2. ما انتظار این تغییر ناگهانی در آبوهوا را نداشتیم.
تصاویر
کلمات نزدیک
bang into
back onto
back off
ask round
ask over
bargain on
barrack for
bash about
caught up
dying for
دانلود اپلیکیشن آموزشی + دیکشنری رایگان