Toggle drawer
menu
خانه
انتخاب دیکشنری
انگلیسی به فارسی
آلمانی به فارسی
فرانسه به فارسی
ترکی استانبولی به فارسی
انتخاب دیکشنری
انگلیسی به فارسی
آلمانی به فارسی
فرانسه به فارسی
ترکی استانبولی به فارسی
عربی به فارسی
اسپانیایی به فارسی
صرف فعل
وبسایت آموزشی
درباره ما
تماس با ما
1 . معامله کالا به کالا
2 . معامله کالا به کالا کردن
خانه
انتخاب دیکشنری
انگلیسی به فارسی
آلمانی به فارسی
فرانسه به فارسی
ترکی استانبولی به فارسی
صرف فعل
وبسایت آموزشی
درباره ما
تماس با ما
[اسم]
barter
/ˈbɑːrtər/
قابل شمارش
مشاهده در دیکشنری تصویری
1
معامله کالا به کالا
معادل ها در دیکشنری فارسی:
پایاپای
رد و بدل
معاوضه
مبادله
[فعل]
to barter
/ˈbɑːrtər/
فعل گذرا و ناگذر
[گذشته: bartered]
[گذشته: bartered]
[گذشته کامل: bartered]
صرف فعل
2
معامله کالا به کالا کردن
معادل ها در دیکشنری فارسی:
پایاپای کردن
تاخت زدن
معاوضه کردن
عوض و بدل کردن
مبادله کردن
1.The prisoners tried to barter with the guards for items like writing paper and books.
1. زندانیها سعی کردند برای کالاهایی نظیر کاغذ نوشتن و کتاب با نگهبانها معامله کالا به کالا کنند.
تصاویر
کلمات نزدیک در دیکشنری تصویری
bartender
barrow
barroom
barrister
barricade
base
base jump
base on
baseball
baseball bat
کلمات نزدیک
bartender
barry
barrow
barrister
barrio
barytes
bas-relief
basal
basalt
base
دانلود اپلیکیشن آموزشی + دیکشنری رایگان