Toggle drawer
menu
خانه
انتخاب دیکشنری
انگلیسی به فارسی
آلمانی به فارسی
فرانسه به فارسی
ترکی استانبولی به فارسی
انتخاب دیکشنری
انگلیسی به فارسی
آلمانی به فارسی
فرانسه به فارسی
ترکی استانبولی به فارسی
عربی به فارسی
اسپانیایی به فارسی
صرف فعل
وبسایت آموزشی
درباره ما
تماس با ما
1 . علاقه داشتن
خانه
انتخاب دیکشنری
انگلیسی به فارسی
آلمانی به فارسی
فرانسه به فارسی
ترکی استانبولی به فارسی
صرف فعل
وبسایت آموزشی
درباره ما
تماس با ما
[فعل]
to be into
/bi ˈɪntu/
فعل گذرا
[گذشته: was/were]
[گذشته: was/were]
[گذشته کامل: been]
مشاهده در دیکشنری تصویری
صرف فعل
1
علاقه داشتن
لذت بردن
informal
1.how can you be into soccer?
1. چطور میتوانی به فوتبال علاقه داشته باشی؟
2.I'm really into her.
2. من خیلی به او علاقهمند هستم.
3.I'm really into tennis.
3. من خیلی از تنیس لذت میبرم.
تصاویر
کلمات نزدیک
be inclined to
be in two minds about
be in the market for
be in the doghouse
be in the black
be lost without somebody or something
be made up of
be meant to
be no good
be nothing but skin and bones
دانلود اپلیکیشن آموزشی + دیکشنری رایگان