[عبارت]

be lost without somebody or something

/bi lɔst wɪˈθaʊt ˈsʌmˌbɑdi ɔr ˈsʌmθɪŋ/

1 بدون چیزی/کسی نتوانستن زندگی کردن

  • 1.She's lost without her computer.
    1. او بدون کامپیوترش نمی‌تواند زندگی کند.
تصاویر
دانلود اپلیکیشن آموزشی + دیکشنری رایگان