[اسم]

bedclothes

/bɛdkloʊðz/
غیرقابل شمارش
مشاهده در دیکشنری تصویری

1 وسایل تختخواب (ملافه، پتو و ...)

معادل ها در دیکشنری فارسی: رختخواب
مترادف و متضاد bedding
  • 1.All my bedclothes are in pink.
    1. تمام وسایل تختخوابم صورتی است.
تصاویر
دانلود اپلیکیشن آموزشی + دیکشنری رایگان