[اسم]

beet

/biːt/
قابل شمارش
مشاهده در دیکشنری تصویری

1 چغندر

معادل ها در دیکشنری فارسی: چغندر
  • 1.I've planted carrots and beets in the garden.
    1. من در باغچه هویج و چغندر کاشته ام.
تصاویر
دانلود اپلیکیشن آموزشی + دیکشنری رایگان